خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیمنگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه ۶ آبان ماه میتوانید با شماره ۹۹ بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور متن و حاشیه اتفاقات تلویزیون و خارج از تلویزیون در هفتهای که گذشت، با ما همراه شوید.
چهره هفته؛ اصغر توسلی
حدود دو هفته است که فصل جدید سریال «روزگار جوانی» روی آنتن رفته است، سریالی که با تیمی از نویسندگان به نگارش درآمده و بازیگران جوان کمتر شناخته شدهای در آن به ایفای نقش میپردازند اما نقطه اتصالش با سریال «روزگار جوانی» در دهه ۷۰ خود کارگردان یعنی اصغر توسلی است.
اصغر توسلی تهیه کنندگی اولین سری از این مجموعه را بر عهده داشته است و در همان اولین فصل پس از مدتی، کارگردانی را هم به عهده گرفت. آن زمان یک تیم سه نفره متشکل از اصغر فرهادی نویسنده، شاپور قریب کارگردان و اصغر توسلی تهیه کننده، هسته اولیه پایه گذاری سریالی شدند که پس از ۲ دهه به اثری نوستالژیک تبدیل شده است. البته در همان اولین فصل، کارگردانی سریال هم از قسمت سیزدهم به بعد به دلیل کهولت سن شاپور قریب به خود توسلی رسید و فصل دومش را هم خودش ساخت.
فصل اول «روزگار جوانی» که در آخرین سالهای دهه ۷۰ از شبکه تهران پخش شد خیلی زود مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت؛ سریالی که روزگار جوانهایی متفاوت با جوانهای دیگر سریالهای تلویزیونی بود و شمایل و دغدغههایشان خیلی نزدیک تر به جوان همان سالها بود و همین شد که در میان سریالهای دهه ۷۰ هنوز هم جزو آثار ماندگار است. همین هم دلیلی بود که وقتی بعد از ۲۲ سال مطرح شد که اصغر توسلی قرار است فصل جدید این سریال را بسازد بسیاری با یک شور و هیجان تازه اخبار مربوط به سریال را دنبال کردند.
با این حال مدتی است که از پخش سری جدید این سریال میگذرد و هنوز تنور آن برای جذب مخاطب نسل اولیه این سریال گرم نشده و حتی انتقاداتی را هم به دنبال داشته است. اصغر توسلی کارگردان سریال هم در یکی از مصاحبهها مخاطب را به تماشای ادامه سریال و صبر دعوت کرده است.
این سریال در فصل جدید چهرههای تازهای را به مخاطب معرفی کرده است که برخی پیش از این دیده نشده بودند و یا تنها در یکی دو سریال بازی کرده بودند. از جمله نویسندگان فصلهای قبلی نیز علی اکبر محلوجیان است که تیم را همراهی میکند و دغدغهها هم با توجه به زمان حاضر عوض شده است و روح و فضای سریال کمتر فصلهای قبل این مجموعه را برای مخاطب تداعی میکند.
حاشیه هفته؛ شروع نقدها به سریالهای تازه
به تازگی سریالهای جدیدی از جمله «خسوف»، «حرفهای»، «جزیره» و «نیسان آبی» به شبکه نمایش خانگی وارد شده است، اما نه تنها مخاطب با هیچیک از آنها ارتباط برقرار نکرده که انتقادهایی را هم در ساختار و قصه و درام به دنبال داشته است. سریالهایی که البته در شروع با نقدهای تعریف و تمجیدی و رپورتاژگونه برخی پیجهای فضای مجازی هم همراه شده است.
سریال «میدان سرخ» که مدتی است چند قسمتی از آن در شبکه خانگی عرضه شده است و همان ابتدا روتوسکوپی سکانسهایی از آن در فضای مجازی پیچید از جمله این مجموعه هاست. سریالی که بازیگرانی چون حمید فرخ نژاد، علی مصفا و مهتاب کرامتی دارد و یک ماجرای مالی که به باندبازی و قصههایی مافیایی میرسد جلو میبرد و البته سرکرده یکی از این باندها را هم رضا یزدانی به عهده دارد.
بعد از آن سریال «خسوف» به کارگردانی مازیار میری که اولین سریالش را در شبکه خانگی میسازد برای مخاطب عرضه شد. این سریال قسمت اول را با طرح قصه چند دانشجو شروع کرد که ساختار قسمت اول و پیش پا افتاده بودن روند قصه، نقدهایی را به همراه داشت.
سریال دیگر «حرفه ای» به کارگردانی مصطفی تقی زاده بود که پیش از این فیلم سینمایی «زرد» را ساخته است. شروع این سریال هم نشان داد قرار است طی قصه شاهد باندبازی و ورود به درامی درباره قاچاق و خلاف و… باشیم. در این قصه هم یکی از کارچاق کنهای خلافکار را یک خواننده بازی میکند که سیروان خسروی نقش اش را به عهده دارد. با این حال این قصه هم در قسمت اول نتوانست توجه مخاطبش را جلب کند.
«جزیره» به کارگردانی سیروس مقدم جزو سریالهایی بود که بسیاری انتظارش را میکشیدند. دومین سریال مقدم در شبکه خانگی پس از «خواب زده» که این بار یک خبرنگار یکی از نقش اصلیهای سریال است و اتفاقاً شمایل این دختر خبرنگار و کمترین شباهتش با واقعیت جامعه خبرنگاری در قسمت اول نمایش داد با سریال پرکشش و ساختاری حرفهای طرف نخواهیم بود.
«نیسان آبی» جدیدترین سریال منوچهر هادی نیز در قسمتهای اول بیشتر فیلمهای سینمایی چون «نهنگ عنبر» را تداعی کرده است و خود سریال هم شوخیهایی با برخی سکانسهای مهم فیلمها دارد که شاید پیش از این در کلیپهای فضای مجازی دیده شده و این اثر هم هنوز نتوانسته است فضای کمدی جذاب و خلاقانهای را برای مخاطب عرضه کند.
حال باید دید ادامه این سریالها که برخی، جمعی از بازیگران حرفهای را هم با خود همراه کردهاند میتواند مخاطبان را جذب کند و یا مخاطب به انتظار پخش سریالهای دیگری در شبکه خانگی باقی خواهد ماند؟
اتفاق ویژه هفته؛ ریل گذاری جدید صداوسیما در پوشش خبری
این هفته چند رویداد خبری به سرعت در صدر اخبار مجازی و رسانههای برخط قرار گرفت. با این حال بخش حیرت انگیز ماجرا این بود که به دور از رویه معمول صداوسیما که ابتدا همین اخبار در همه فضاهای مجازی و رسمی و حتی رسانههای فارسی زبان بیگانه میچرخید و بعد در یکی از بخشهای تلویزیونی راه مییافت از همان اولین ساعات فراگیر شدنشان به بخشهای خبری رسانه ملی هم راه پیدا کرد.
خبر سیلی خوردن استاندار، خبر حمله سایبری به جایگاههای پمپ بنزین و از همه مهمتر خبر یک انتصاب فامیلی که میتوانست به زعم بسیاری با توجیه خودی بودن در تلویزیون نادیده گرفته شود همه در این یک هفته به نوعی با واکنشهای سرعتی و پیگیریهای خبری تلویزیون مواجه شد که درنهایت تقدیر و تحسین همگان را در برداشت.
این بار مدیران تلویزیونی هم به جای اینکه از قبل از خود و مرجعیت خود تعریف کنند تنها در واکنش به این حجم از واکنشها که رویکرد خبری تلویزیون را تحسین کردند به چگونگی ماجرا و عملکرد خود اشاره کردند.
بازتاب سریع این اخبار در تلویزیون حتی سکان هدایت خبری رسانههای فارسی زبان را هم گرفت و باعث شد مخاطب ماجرا را کامل از طریق شبکه خبر و دیگر بخشهای خبری دنبال کنند. بخش تحسین برانگیز ماجرا این بود که تنها نشر یکی از همین اتفاقات که صرفاً به روایت محترمانه و نه مغرضانه از ماجرا پرداخت باعث واکنش طرف مقابل هم شد و یک انتصاب فامیلی را لغو کرد.
بسیاری از مدیران و برنامه سازان و کارکنان صداوسیما، سالهاست تصور میکنند هر اتفاقی در این رسانه رخ دهد با انتقاد و توهین و حمله مواجه خواهد شد و در بهترین حالت قدر نخواهد دید و حالا مسیر جدید بخش خبری صداوسیما که با تغییر رییس سازمان و حضور پیمان جبلی کلید خورده است نشان داد نه تنها هنوز این رسانه میتواند محل تحولات اساسی و به روز باشد بلکه این تحولات مخالفانش را هم به تحسین و حتی تسلیم وامی دارد.
نکته هفته؛ تولد یک برنامه متفاوت با رخ به رخ
برنامه «رخ به رخ» با اجرای امیرعلی دانایی به تازگی روی آنتن شبکه دو سیما رفته است که در ساختار، گفتگو و میزانسن تلاش کرد فضایی متفاوت را در میان گفتگومحورهای تلویزیونی ایجاد کند. این برنامه در قسمت اول حسن ریوندی را مهمان کرد و از او سوالاتی پرسید تا براساس آنچه که هدف برنامه در متن خبری روابط عمومی آورده شده بود روی دیگری از یک چهره را به نمایش بگذارند.
با این هدف از ریوندی در میزانسنهای مختلفی سوالاتی پرسیده شد، مثلاً در مقابل میز و رو در رو با مجری یا در مقابل میز گریم و حتی آینه قرار گرفت. او حتی برای دقایقی و در پاسخ به یکی از این سوالات بغض هم کرد و در برخی شبکههای اجتماعی بازتاب یافت که البته تلاش شد میزانسن این تغییر حال او هم متفاوت با دیگر برنامههای گفتگومحور باشد.
این برنامه در آستانه پخش، کمی حاشیه ساز هم شد و یکی از کارگردانان مدعی شد که طرح ساخت این برنامه به او متعلق بوده است و پیش از این به او گفته بودند که طرح «رخ به رخ» ضعیف است اما حالا با همان فضا و عنوان ساخته شده است.
برنامههای گفتگومحور متعددی در تلویزیون ساخته میشود و روی آنتن میرود که بسیاری از آنها هیچ خلاقیتی حتی در ارائه یک چیدمان تازه یا آیتمهای متفاوت و متنوع ندارند. «رخ به رخ» در فضای انبوه این برنامههای گفتگومحور توانسته است این فضای جدید را خلق کند. با این حال این برنامه در همان قسمت اول از با یک معضل هم رو به رو بود که جوابها گاه طولانی میشد و حوصله مخاطب را سر میبرد و ایده برنامه در اجرا کمتر مخاطب را شگفت زده میکرد.
با این حال هنوز این برنامه در ابتدای شکلگیری و پا گرفتن است و باید دید در قسمتهای بعد چقدر میتواند جذاب و پرکشش جلو برود.
پیشنهاد هفته؛ سرجوخه و قصه شرطبندی روی آدمها
بندهای مافیایی و گنگ های خلاف مدتی است که قصه روز همه سریالهای خانگی شده است و حتی قصههای درام و عاشقانه هم به نوعی به یک گنگ خلاف وصل میشوند. حالا این قصهها وارد تلویزیون شدهاند و این بار بخشی از یک پدیده روز جامعه یعنی اینفلوئنسرها را هم با خود همراه کردهاند.
اگر اخبار برخی از این شاخهای مجازی را هم دنبال کرده باشید میتوان فهمید که بخشی از این اخبار زرد و پاپاراتزی گونه آنها از ایده یک بلاگر فراتر است و احتمالاً باید با یک جریان همراه شوید تا بتوانید به سرعت در صدر همه اتفاقات مجازی قرار بگیرید. جریانهایی که میتواند کاملاً در لایههای پدیدههای اجتماعی فعال باشد و حالا سوژه یک سریال شده است.
سریال «سرجوخه» که علاوه بر این سوژهها اجتماعی، فضایی امنیتی هم دارد در قصههایی موازی به این داستانها میپردازد و از هنرمند تا شاخ مجازی و اراذل و اوباش کف خیابان تا پدیدههای این روزهای جامعه مثل شرط بندی و قمار روی آدمها را نشان میدهد. این سریال به تازگی شروع شده است و قسمت دوم آن به اینفلوئنسری میپرداخت که با هدف جذب فالوور اقدام به خودکشی میکند و داستان آن طی یک تصادف جالب با ماجرای خبر زرد قتل یکی از همین چهرههای مجازی همزمان شد.
شب گذشته هم ماجرای شرط بندی ها وارد فاز تازهای شد و صحنههایی از مبارزههای زیرزمینی و غیرقانونی را به نمایش گذاشت. صحنههایی که در حالت واقعی باید با خون و خشونت فراوانی همراه باشد و از نمایش خشونت آن به دلیل احتمالی مخاطب فراگیر تلویزیون که شامل همه سنین و قشری میشود، کاسته شده و درواقع تلطیف شده بود.
تاکنون سه قسمت از این سریال به کارگردانی احمد معظمی و تهیه کنندگی ابوالفضل صفری که محصولی از سیمافیلم است پخش شده و به صورت هر شبی روی آنتن شبکه سه سیما میرود.
این سریال هم چهرههایی کمتر شناخته شده دارد و هم از بازیگران با سابقه تر کمک گرفته است که میتوانید آن را هر شب ساعت ۲۰:۴۵ ببینید.
نظر شما